آ،سید جلیل (میری ورکی)سر جدت منو هم تفحص کن...
وبلاگ،ناگفته های عملیات والفجر8 و کربلای 4
خاطرات دوران دفاع مقدس
آ،سید جلیل(میری ورکی) سر جدت من وهم تفحص کن....آ،سید جلیل بلاخره تفحص شدی،حالا وقتشه دست منه جامونده ازغافله
شهدا روهم بگیری و خودت تفحصم کنی آخه من خیلی وقته گم شدم،خیلی وقت،از شب عملیات کربلای چهار،از اون وقتی که یکی
،یکی،،،،همرزمای غواصم پر کشیدن ومن سوی دنیای بیکران رانده شدم،سر جدت به دوستام بگو آزمون سختی رو دارم پس
می دم واین آخراش دیگه دارم کم می ارم،اگه ناراحت نمی شن بگو کم آورده،کمکم کنن،اونشبی که برا اولین بار عکستو با دستای
بسته دیدم فهمیدم با دست بسته هم میشه پرواز کرد ، وقتی مراسم تشیع باشکوه شما را دیدم تازه فهمیدم چقدر خرد و بی مقدارم و
لایق ترحم از طرف شما و بقیه دوستای شهید غواصم،آسید جلیل اینجا من گمنام تر ازشما م که به زعم بعضی ها گمنام بودی، اینجاکسی من و امثال منو نمی شناسه ،آ ،سید جلیل خلاصش کنم ،دنبال شهرت جاه و مقام نیستم ولی برا تفحص ما برا این دنیا دیگه دیرشده ،خیلی ،خیلی دیرشده،به دوستای شهیدم،سید مرتضی،اکبر رحیمی،غلامعلی،جاسم کافی و...... سلامم رو برسون وبهشون بگو فلانی میگه بس نیست این همه بدنبال تون دویدن و نرسیدن؟ پس دعاش کنین تا به آرزوش برسه یعنی،شهادت.......هرچند دیر شده ولی شما اگه از خدا بخواهید،هنوز در باغ شهادت باز،باز هست.پس منه جامونده رو هم تفحص کنید .
پایان التماس دعا ،جانباز اسدالله ایل بیگی
برچسبها: شهدای غواص, سید جلیل میری ورکی, کربلای چهار, اسدالله ایل بیگی
+ نوشته شـــده در شنبه بیستم تیر ۱۳۹۴ساعــت18:23 تــوسط جانباز اسدالله ایل بیگی