خاطرات دفاع مقدس

ناگفته های عملیات های والفجر8 و کربلای 4

خاطرات دفاع مقدس

ناگفته های عملیات های والفجر8 و کربلای 4

قابل توجه خوانندگان و بازدید کنندگان محترم،تمامی خاطرات عنوان شده واقعی است.وازسرگذشت حضور این جانب در 8سال دوران دفاع مقدس می باشد.التماس دعا
جانبــــــاز اسدا.. ایل بیـــگی

پندار ما این است که ما مانده ایم وشهدا رفته اند ، اما حقیقت این است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند...... (شهید آوینی)

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

یادش بخیر....صبح ازادی فاو (عملیات والفجر8) وقتی کنار یکی از جاده های شهر مستقر و شروع به کندن سنگر شدیم وسیله ای نداشتیم با قاشق سنگر می کندیم اتیش دشمن خیلی زیاد شده بود این قدر زیاد که سرفه می کردیم خلط سیاه از گلومون می اومد،باشهید امرا.. سرمدی از بچه های روستای عباس اباد شهرستان زرندیه هم سنگر بودم خیلی شوخی میکرد ، ظهر هوا گرمتر شدگرمای هوا از یه طرف ، صداهای شدید انفجار و گرد و خاک و صدای بلند یا زهرای رزمنده ای که ترکش خورده بود ، حسابی کلافم کرده بود .که یهوسر وکله مگس ها هم پیداشون شد،شهید سرمدی که دید من بخاطر شهید ضیایی ناراحتم به خاطر اینکه فضارو عوض کنه با دستش شروع کرد به گرفتن مگس ها بعدش هم زیر پاش می کشتشون ، اخر سر میگفت برم خونه به مادرم میگم من چندتا مگس عراقی کشتم،که من یهو زدم زیر خنده خدا بیامرزدش نمی دونست که دیگه از اونجا بر نمی گرده.

روحش شاد




 

جانباز اسدالله ایل بیگی
۱۳ دی ۹۲ ، ۱۰:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

شب دوم عملیات والفجر8 که اتفاقا شب خیلی سردی هم بود باگردان ولیعصربه مواضع دشمن حمله کردیم عراقیها بادوشکاوضدهوایی بچه هارو زمین گیر کرده بودند،حاج احمد جمالی منو با یکی از بچه هارو صداکردبه من گفت برو اون توپ 23ضدهوایی که داره بچه ها رو تارومار میکنه به خودت مشغول کن به اون  یکی هم گفت توهم با ار پی جی بزنش حدود 200متر سینه خیز رفتیم .نزدیکش که شدم به طرفش تیراندازی کردم  یهو توپ 23روطرف من گرفت تیراش به فاصله 30یا40سانت زوزه میکشید و از بالا سرم رد میشد وقتی هم چند متر جلوتر میخورد انبوهی از خاک روسرم میریخت تواین لحظه اون رزمنده ایی که حدود 50متری سمت راست من موضع گرفته بود با دومین ارپی جی دخل توپ 23رو اورد خلاصه  پس از کلی پیش روی به کارخانه نمک  که یه شهر کوچیک ومقر فرماندهی عراقیها بودرسیدیم.هنوز هوا تاریک بودحاج احمد گفت همین جا موضع بگیرید.هوا هم خیلی خیلی سرد بود اتیش دشمن هم رومون خیلی زیاد ، بچه ها هرجا یه سوراخ یا جان پناه که پیدا میکردن می رفتن داخل ، منم ازشدت اتشبار دشمن از یکسو و سوز سرما از یه سو دیگه دنبال یه سنگر می گشتم با منورهایی که رو اسمون بود یه سنگر وجان پناه پیدا کردم که فقط دوتا پا بیرون بود رفتم افتادم رو پاها وبغلش کردم هی التماس میکردم اخوی یه کم برو تو اونم به روی مبارک نمی اورد تا اینکه از خستگی زیاد و سوز سرما که به استخون می نشست .

نمازم خوندم تو همون حال خوابم برد صبح باصدای اتیش توپخونه دشمن بیدار شدم رو به اون رزمنده ایی که به پاهاش چسبیده بودم وخوابم برده بودگفتم برادر بلند شو چایت سرد شد  درست که چشامو وا کردم دیدم روپای یه جنازه عراقی که بااصابت ترکش به سرش مرده بود خوابیده بودم تا ظهر همون روز هر وقت حاج احمد جمالی فرمانده گروهانمون وحاج مهدی ناصری فرمانده گردانمون منو میدیدن میگفتن مارمولک ، عراقیه روپاش انداختت ولالایی گفته تا خوابت برده یه اینجورجایی ام واسه ما پیدا کن،اون موقع من 17 سالـــــــم بود .


                            


جانباز اسدالله ایل بیگی
۱۳ دی ۹۲ ، ۰۹:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
یادش بخیرتو گردان خط شکن کوثربودیم.غروب 1365/10/3 لباسای غواصیمون که پوشیدیم رفتیم سراغ اسلحه ومهماتمون وقتی همه چی مرتب شدهرکی رفت یه گوشه ومشغول مناجات وتوسل شد ، رفتم سراغ ساکم وعطر شیــبرو دراوردم تارایحه عطرو ،بچه ها استشمام کردن اومدن سراغم همشون عین زمان تو مدرسه صف کشیدن .منم یه دیده بوسی یه حلالیتو بعدشم از اون عطره به لباسشون میزدم تا.... ،تااینکه عطره تموم شد وبه خودم نرسید..... افسوس من از اونجاست ، که هرکدوم از بچه ها که به عطر شیبر متبرک شده بودن دیگه برنگشتن وشهید شدن ، شادی روحشون صلوات.


                  

جانباز اسدالله ایل بیگی
۱۲ دی ۹۲ ، ۱۷:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

جانباز اسدالله ایل بیگی
۱۱ دی ۹۲ ، ۱۸:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸ نظر

جانباز اسدالله ایل بیگی
۱۱ دی ۹۲ ، ۱۸:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۶ نظر

عکسی برای همیشه.......

به تصویرش که می نگری اقیانوسی از معنویت و معصومیت در مقابل چشمانت موج می زند و حس تازگی و تراوت به تو می بخشد. د رست مثل قبله شهادتش ...بخشنده و مهربان "گویی با تو حرف می زند.   راستی اگه با شما حرف میزد فکر میکنی چه چیزی بهت می گفت وازت چی درخواست می کرد ؟ قرمزی خونش زندگی را در رگ هایت به جریان می اندازد،لب های ترک خورده اش طوفانی از آرامش به تو میدهد.

قبل از پروازش در پشت سنگر خمیده،خمیده راه میرفت تا امروز امیر، امیر بماند. راست قامت بماند.نگاهتان نمیکند اما نگاهش را لمس می کنیم او امیر است امیر حاج امینی بی سیم چی گردان انصارالرسول لشگر27 محمد رسول.. در سال 1340 از پدر و مادر متدین متولد شد او اهل روستای علیشار بخش خرقان شهرستان زرندیه و همشهری خودمان است. شهرستان زرندیه در استان مرکزی و در 90 کیلومتری تهران واقع گردیده. امیر یک فرمانده و یک مسئول رده بالای جنگ نبود یک رزمنده ساده بود که که امروز عکس شهادتش به نماد شهید و شهادت تبدیل شده است بی سیم چی گردان انصارالرسول (ص) لشگر27 محمدرسول ا.. (ص) در دهم اسفند 1365 در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید و درست در لحظه شهادتش احسان رجبی از او عکسی به یادگار گرفت که در تاریخ ثبت شد.

جانباز اسدالله ایل بیگی
۱۱ دی ۹۲ ، ۱۳:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

جانباز اسدالله ایل بیگی
۰۹ دی ۹۲ ، ۲۱:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

امروز سوم دی‌ماه مصادف با سالروز آغاز «عملیات کربلای 4» در دی‌ماه سال 1365 است.

 براساس راهبرد نظامی ارائه شده از سوی سپاه پاسداران به مسئولان کشور برای نیل به پیروزی در جنگ،می‌بایست در جبهه جنوب،جاده‌های شمالی و جنوبی بصره و نیز در جبهه شمالی،جاده‌های مواصلاتی کرکوک به بغداد قطع و یا تهدید شوند و در نتیجه،صدور نفت عراق به خارج کاملا قطع و سپس حرکت اصلی به سمت بغداد آغاز شود.

 به گزارش ایسنا، بر همین اساس،محاصره و سپس تصرف شهر بصره به عنوان هدف عملیات اصلی سپاه پاسداران در سال ‌١٣٦٥ مورد توجه قرار گرفت که برای تحقق آن به کارگیری حدود ‌٥٠٠ گردان و آن هم از سه محور ضرورت یافت اما به دلیل مشکلاتی همچون ضعف امکانات نظامی، تنها یک محور به عنوان تنها راه باقیمانده جنگ در جبهه جنوب انتخاب شد.

 به عبارت دیگر،پس از حذف دو محور احاطه‌ای (هور و فاو) منطقه شلمچه و ابوالخصیب به منظور انجام عملیاتی بزرگ و سرنوشت‌ساز برگزیده شد.

 اهداف عملیات:

 تصرف شهر بصره و تهدید جاده صفران – بصره

 منطقه عملیات:

 منطقه عملیاتی ابوالخصیب و شلمچه دارای ارزش‌ها و ویژگی‌های مهم سیاسی و نظامی است و می‌توان آن را مهمترین منطقه عملیاتی در جبهه جنوب دانست. مرکز این منطقه، نخلستان‌های اطراف اروندرود – حد فاصل جزیره بلجانیه تا بصره است– که عرض آن ‌چهار تا پنج‌ کیلومتر و طول آن حدود ‌١٥ کیلومتر است.

 زمین منطقه عملیاتی از دو جهت دارای خصوصیات مهمی است:

 ‌١- وجود نهرها و کانال‌های کشاورزی که عمق مناسبی دارد و از آنها می‌توان برای پدافند استفاده کرد.

 2- جناحین منطقه عملیاتی که از شمال به آبگرفتگی شلمچه و کانال ماهی‌گیری و از جنوب به «خور زبیر» و زمین‌های باتلاقی اطراف آن منتهی می‌شود و دشمن در آن قدرت پاتک ندارد.

 استعداد دشمن:

 شمال منطقه عملیاتی در حوزه استحفاظی سپاه سوم و جنوب آن در حوزه استحفاظی سپاه هفتم عراق قرار داشت. «لشکر ‌١١ پیاده از سپاه سوم» و «لشکر ‌١٥ پیاده از سپاه هفتم» در منطقه حضور داشتند.

 در ذیل اسامی کلیه یگان‌هایی که قبل و حین عملیات در منطقه حضور یافتند، آورده شده است:

 الف – یگان‌های پیاده:

 تیپ‌های ‌١٩، ‌٢٢، ‌١٠٤، ‌١١١، ‌٨٠٢ ، ‌٨٠٥، ‌١٠٧، ‌١٠٢، ‌٧٠٢، ‌٤٢٠، ‌٤٢١، ‌٤٢٩، ‌٤٥، ‌١١٢، ‌٤٧، ‌٢٣، ‌٢٣٨، ‌٤٣٦، ‌٨٠٢، ‌٥٠١، ‌٤٠٢، ‌١١٧ و ‌٢٨

 ب– یگان‌های زرهی:

 تیپ‌های ‌١٦، ‌٣٠ و یک گردان مستقل

 ج – یگان‌های مکانیزه:

 تیپ‌های ‌٢٥ و ‌٨

 د– گارد ریاست جمهوری:

 تیپ‌های ‌٢ و ‌٤ از «لشکر‌١ کماندویی» و تیپ‌های ‌٧ و ‌٨ از «لشکر ‌٢ پیاده».

 ه – نیروی مخصوص:

 تیپ‌های ‌٦٦ و ‌٦٨

 و – کماندو:

 «تیپ‌٤ کماندویی» ستادکل و «گردان کماندویی لشکر26»

 ز– جیش الشعبی

 «قاطع ‌٥٨ المثنی»

 قوای خودی:

 هدایت فرماندهی عملیات بر عهده «قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء (ص)» سپاه پاسداران بود و چهار قرارگاه عملیاتی نیز اجرای آن را بر عهده داشتند.

 «قرارگاه نجف» هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

لشکر ‌١٩ فجر، لشکر ‌٥ نصر،لشکر ‌١٧ علی‌ابن‌ابی‌طالب (ع)،لشکر ‌١٥٥ ویژه شهدا،تیپ ‌٢١ امام رضا (ع)،تیپ ‌٥٧ حضرت اباالفضل (ع)،تیپ ‌١٢ حضرت قائم (ع)،+ ‌٤ گردان توپخانه.

 «قرارگاه قدس» هدایت نیروهای زیر به عهده داشت:

 لشکر ‌٢٥ کربلا،لشکر ‌٤١ ثارالله (ع)،لشکر ‌١٠ سیدالشهدا(ع)،+ ‌چهار گردان توپخانه قرارگاه کربلا.

 لشکر ‌٢٧ محمد رسول‌الله(ص)،لشکر ‌١٤ امام حسین)ع)،لشکر‌8 نجف اشرف و لشکر ‌٣١ عاشورا، تیپ ‌٤٤ قمربنی هاشم (ع)،لشکر ‌٣٢ انصار الحسین)ع)،+ ‌ چهار گردان توپخانه.

 قرارگاه نوح هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

 لشکر ‌٧ ولی‌عصر(عج)،تیپ‌٣٣ المهدی (عج)،تیپ‌١٨ الغدیر،ناوتیپ امیرالمومنین (ع)،+ ‌٤ گردان و یک آتشبار توپخانه.

 هم چنین دو تیپ توپخانه تحت امر قرارگاه مرکزی بودند:

 - تیپ ‌٦٣ خاتم الانبیاء (ص) با چهار گردان و دو آتشبار

 -تیپ ‌١٥ خرداد با ‌٤ گردان و دو آتشبار

 ضمناً از مجموع ‌٣٥٢ گردان مورد نیاز، حدود ‌٢٥٠ گردان آماده شد که یگان‌های عمل کننده هر یک بین هفت ٧ تا ‌٢٤ گردان را سازماندهی کرده و در خود جای دادند.

 طرح عملیات:

 چهار منطقه شلمچه، ابوالخصیب، مقابل ام‌الرصاص و جزیره مینو – به این دلیل که به لحاظ مانور، آتش، عقبه و پشتیبانی به هم وابسته‌اند – برای انجام این عملیات بزرگ انتخاب شد. بر همین اساس، هر یک از چهار منطقه فوق به عنوان خط حد یک قرارگاه عملیاتی تعیین شد:

 - قرارگاه نجف: از شمال پنج ضلعی شلمچه تا جزایر بوارین و ام‌الطویله پیشروی در محور شلمچه.

 - قرارگاه قدس: انجام حرکت اصلی عملیات با عبور از تنگه ام‌الرصاص – بوارین و پیشروی در محور پتروشیمی و ابوالخصیب.

 - قرارگاه کربلا: مقابله با پاتک دشمن از مقابل جزیره‌ام الرصاص، تامین کل منطقه و پیشروی تا جاده دوم و سوم.

 - قرارگاه نوح: تامین جناح چپ و پیشروی در مقابل جزیره مینو.

 همچنین، یگان‌های تحت امر این قرارگاه‌ها می‌بایست طی شش مرحله به اهداف نهایی خود – از شمال به تنومه و از جنوب به پشت کانال بصره – برسند.

 شرح عملیات:

 عملیات می‌بایست در ساعت ‌٢٢:30 مورخ ‌1365/10/3 آغاز می‌شد. به همین خاطر غواص‌های خودی ساعاتی قبل به درون آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. در این میان، نیروهای دشمن که کاملا آماده و هوشیار بودند، ضمن پرتاب منور، با تیربار و خمپاره به طرف نیروهای خودی شلیک می‌کردند. در مجموع، عملیات خارج از کنترل و هدایت فرماندهی قرار گرفته بود و قبل از هر دستوری یگان‌ها با توجه به نوع وضعیت و هوشیاری و عکس‌العمل دشمن به محض رسیدن به ساحل، درگیری را آغاز می‌کردند. در این حال، رمز عملیات (یا محمد) حدود ساعت ‌٢٢:45 اعلام شد و نیروهای عمل کننده فقط توانستند در جزایر سهیل، قطعه، ام‌الرصاص، ام‌البابی و بلجانیه نفوذ کنند و در بعضی مناطق نیز به صورت موضعی رخنه کنند.

 در مقابل، نیروهای دشمن با پرتاب پی در پی منور و اجرای چند مورد بمباران کنار نهر عرایض (عقبه برخی از یگان‌ها) و همچنین اجرای آتش مؤثر روی رودخانه اروند، عملا سازمان غواص‌ها و نیز نیروهای موج دوم و سوم را به هم زد. به طوری که نیروهای یگان‌های مجاور بعضا پراکنده شده و اغلب نمی‌توانستند روی هدف عمل کنند.

 یکی از مناطق حساس عملیات،جزیره‌ ام‌الرصاص و نوک «بوارین» بود که به رغم تلاش بسیاری که برای تصرف آن انجام شد، به خاطر هوشیاری دشمن امکان ادامه درگیری از میان رفت.

 دشمن با شلیک پرحجم تیربار روی آب،از عبور نیروها از تنگه ام‌الرصاص– بوارین جلوگیری کرد. مضافا این که به خاطر حساسیتی که دشمن نسبت به ام‌الرصاص داشت، در پدافند آن از ٩ رده مانع طبیعی و مصنوعی بهره می‌برد،به طوری که هرگاه از هر خط عقب رانده می‌شد، در خط بعدی که نسبت به خط قبلی اشراف و تسلط داشت، مقاومت می‌کرد.

 در این حال،با توجه به هوشیاری دشمن، امکان ادامه عملیات میسر نبود، لذا به منظور حفظ قوا و طراحی عملیات آتی، از ادامه نبرد اجتناب شد.

 در این عملیات، ‌٩٨٥ تن از نیروهای خودی شهید و ‌٨٠٧١ تن مجروح شدند.

 میزان تلفات و ضایعات وارده بر دشمن به شرح ذیل است:

 حدود ‌٨٠٠٠ کشته و زخمی.

 حدود ‌٦٠ اسیر.

 انهدام حدود ‌٧٠ دستگاه زرهی، مکانیزه و خودرو.

 انهدام تعداد زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین.

جانباز اسدالله ایل بیگی
۰۲ دی ۹۲ ، ۲۰:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر