سید شوخی نکن راستی،راستی شهید شدی؟
یادش بخیر،شب عملیات کربلای 4 تو آب که افتادیم ، متاسفانه عملیات لو رفته بود هواپیماهای عراقی بالای سرمون منور می ریختن
وعراقیها توپ فرانسوی(بمب هایی بود که می زدند وبالای سرمون منفجر می شد)از نیزارها که گذشتیم ، عراقیها با دیدن ما گفتن ،
الایرانیه وبا توپ 23(مخصوص زدن هواپیماها)بصورت ضربدری شروع به تیراندازی کردن واجازه کاری به ما نمی دادن منو سید مرتضی
دست گردن هم انداخته بودیم یه لحظه حس شیطنت اومد سراغم ویهو گفتم آخ و رفتم زیر آب بنده خدا سیدمرتضی داشت منو هی صدا
میزد وگریه می کرد،که یهو سرمو ازتوآب درآوردم،بغلم کرد و گفت تورو خدا دیگه از این شوخیا نکن،گفتم ببخشید یه ده دقیقه که گذشت
یهو سیدمرتضی گفت آخ ورفت زیر آب ، باخودم گفتم حقشه اگه بیرون بیاد چنان بترسونمش ، اولش نمی خواستم باور کنم وهمش می
گفتم عجب نفسی داره هر چی منتظر موندم وگفتم سید....سید...تورو خدا دارم نگران می شم ، سید دیگه بالا نیومد راستی راستی
شهید شده بود،البته قول شفاعتو قبل از شهادت به همدیگه داده بودیم.شادی روح شهدای مظلوم غواص صلوات